سرقلعه واستفاده های آن در گذشته ها

 سرقلعه :

         در وسط روستا تپه ای گرد و بلند و  زیبا قرار گرفته  که  بر چهار جهت روستا احاطه دارد و به " سر قلعه " معروف است و روایت می شود ، که در گذشته های دور بر فراز این تپه برج و بارویی  ساخته شده بوده  که  سو راخهایی در چهار سمت این برج تعبیه شده بوده است ، و از این برج  به عنوان  نگهبانی و دید بانی  استفاده می شده ،  ولی در حال حاضر اثری از این برج و بارو وجود ندارد .

استفاده های سر قلعه :

جالب است بدانید تا چند سال قبل که برق به روستا نیامده بود از"  سر قلعه "به عنوان بلند گو استفاده می کردند . هر کس هر کاری داشت به سر قلعه می رفت و با صدای بلند  جار می زد و خبر را به گوش کلیه ی  اهالی می رساند  مخصوصا این خبرها را غروب که همه از سر کار بر می گشتند   اعلام می کردند مثلا  اگر کسی چیزی را گم می کرد به سر قلعه می رفت و می گفت (گسفندم امشو  به خانه نعمیه   د خنه ی هر که هست ور گه ) یا هنگام نماز موذن به سر قلعه می رفت و اذان می گفت یا بعضی شبها که در مسجد روستا روضه بود  کسی که روضه داشت چند نفر از کودکان پنج  تا شش ساله را به  سر قله می فرستاد و بچه ها دسته جمعی  چند مرتبه می گفتند ، الکتاب ، الکتاب ، الکتاب و مردم متوجه می شدند که باید به مسجد جهت رو ضه خوانی بروند، یا اعلام می کردند که( صبا خنه ی یک نفر بین که بریم برفای راهر پاک کنم ) یا ( صبا او قلعه پرخیزه ) یا ( صبا همه آماده بشن که می بریم به سر جوی ) و ....(حسن نمازی)


منبع این نوشته : منبع