جغرافیای انسانی روستای ییلاقی بکاول (ماسوله ی تربت حیدریه )

روستای زیبا ، کوچک و ییلاقی بکاول در حدود 24 کیلومتری شمال شهرستان تربت حیدریه دربخش مرکزی بالاولایت واقع شده است . این روستا آخرین زیستگاه انسانی در شمال تربت حیدریه در بخش مرکزی به شمار می آید که به استناد سر شماری ها بالغ بر 58 خانوار 185 نفر جمعیت دارد .

میانگین سنی اهالی ساکن در روستا حدود 40 سال می باشد ، متاسفانه قهر  و نامهربانی طبیعت  ، کمبود زمینهای کشاورزی  رشد جمعیت باعث مهاجرت عده ی  زیادی از جوانان جویای کار روستا به شهرهای بزرگ  شده است .

بالغ بر 250 خانوار و جمعیتی حدود 650 نفر در شهرهای بزرگ پراکنده شده اند که بیشترین جمعیت در شهر مقدس مشهد و در منطقه ی سیدی سکنی گزیده اند ، و مابقی در شهرهای تهران ، اصفهان ، گرگان ، سرخس و تربت حیدریه مشغول امرار معاش می باشند که مسلما اگر شرایط زندگی در روستا مهیا می بود هر گز جلای وطن نمی کردند و با کمترین امکانات حاضر بودند در سرزمین آبا و اجدادی خود زندگی نمایند .

     از روستای زیبای کامه علیا که عبور نمایی بعد از عبور از کال توخورده  روستای زیبا ی بکاول دیده می شود و حدود یک کیلومتر از روستای همسایه کامه علیا فاصله دارد و جالب است که در همین یک کیلومتر فاصله کلی گویش دو روستا با یکدیگر تفاوت دارد .

      در ابتدای ورودی روستا باغهای سیب و گلابی و بادام قرار گرفته است و مناظر زیبای این روستا را درختان سر به فلک کشیده ی سپیدار زیبایی دو جندانی بخشیده است و جالب است که باغهای این روستا هیچ گونه دیواری ندارد و همه باغها به یکدیگر راه دارد و مردم این روستا آنقدر مقید به هلال و حرام و به جا آوردن حق همسایگی هستند که به هیچ عنوان حاضر نیستند که به حق یکدیگر تجاوز نمایند حتی اگر میوه ی باغ همسایه در داخل باغش ریخته باشد آن را جمع آوری وبه صاحبش تحویل می دهد.

     بعد از گذشتن از باغها در ابتدای ورودی شرکت نفت و بلافاصله مدرسه و در بلندیها و بر فراز تپه ها خانه های زیبای روستا که هنوز اکثر آنها بافت قدیمی خود را حفظ نموده و بیشتر از سنگ و خشت خام  و چوب ساخته شده است چشم نوازی می کند ،  بعد از پیمودن سر بالایی تند وارد یک محدوده ی نسبتا باز به نام ته "ته حصار"  می شوی  که مسجد جامع و حسینیه ی روستا در آن محل واقع شده است و مسجد وحسینیه به هم نزدیک می باشند و بیشتر مراسم عزاداری و تعزیه در این محل باز و وسیع انجام می گیرد .

       در ابتدای سر بالایی  قبل از رسیدن به ته حصار " در قلعه " (درب ورودی قلعه ) وجود دارد که شاید در گذشته ها واقعا درب ورودی روستا بوده است که در حال حاضر وجود ندارد ،

      نرسیده به در قلعه کوچه ای  به  سمت راست جدا می شود که  خودش دوکوچه می شود سمت راست انتهای آن  "پی باغا " می باشد  و  کوچه ی مستقیم به جوی آب  و به سه راهی می رسد ، که سمت راست به باغهای "پایین "و سمت چپ به   آسیاب قدیمی که متاسفانه تخریب شده است و  به "ته حصار "و سر کوچه  منتهی می شود ، و کوچه ی مستقیم نیز  بلافاصله به دو قسمت راست و چپ تقسیم می شود که سمت راست به "باغ حسینعلی " و سمت چپ به سر کوچه و استخر بزرگ روستا امتداد پیدا می کند .

     در ته ی حصار دو کوچه در  سمت چپ وجود دارد که یکی به کوچه باغها و حمام و دیگری به کال زندو منتهی می شود و کوچه ی مستقیم نیز به سر کوچه و انتهای روستا و سرچشمه ی آب اشامیدنی و کشاورزی و قبرستان و مزار روستا می رسد .(حسن نمازی)